چند ماه پیش، دختر بچه ی نه ساله به اسم فاطمه با شبکه ولایت تماس گرفت و در برنامه ولایت و امامت، به کارشناسی آیت الله حسینی قزوینی سخنی گفت ومثالی زد که من متحیر ماندم البته این سخن را به گونه های مختلف شنیده وگفته بودم وسخن این دختر خانم عزیز این بود که وقتی خانم معلممون از کلاس بیرون میرود رو به من میکند ومیگوید خانم محمدی شما نماینده من تو کلاس هستید، یعنی معلم، اداره یک کلاس که جامعه کوچک چند نفره تشکیل میدهد را متقبل میکند به نماینده وجانشین خود پس چطور پیامبر اعظم صلی الله علیه وآله وسلم اداره یک امت اسلامی را بدون نماینده وجانشین رها میسازند؟ مگر نعوذبالله پیامبر ص کمتر از یه معلم ساده میدانند؟چرا دور برویم وقتی ابوبکر در اواخر عمر خویش جانشین انتخاب میکند آیا جناب ابوبکر بیشتر از پیامبر ص میدانسته؟؟ خداوند عقل وقوه تفکر را به انسان داده تا استفاده نماید پس چرا کمی تعقل وتفکر نمیکنید؟ و در اینجا واجب شد نقل قولی از آیت الله طبسی انجام دهم.. آیت الله طبسی تعریف میکردند در مدینه یک وهابی به من گیر داد که مذهبت چیست؟! من گفتم: من سنی هستم! شخص وهابی گفت خب بعد پیغمبر صلی الله علیه وآله وسلم چه کسی را به عنوان خلیفه قبول داری؟! گفتم سیدنا ابوبکر را قبول دارم! گفت احسنت!بعد گفت خب بعدش؟ گفتم سیدنا عمر! لبخندی زد و گفت بعدش؟ گفتم سیدنا علی علیه السلام! داد زد وبا عصبانیت گفت پس عثمان رض چه شد؟! گفتم خب مردم عثمان رو عزل کردند که از صحابه بودند وعثمان رو کشتند واز خلافت برکنار کردند! با عصبانیت گفت به مردم چه که عثمان یاهمان خلیفه روبرکنار کنند؟؟؟ گفتم پس به مردم چه که کسی رو به عنوان خلیفه انتخاب کنند؟؟؟ وهابیه عصبانی شد و گفت تو رافضی هستی!!!!!! آری عزیزان وبرادران من، این همه دلیل فقط برای هدایت است و بس....